نیمشب بیرون زدم رفتم پی می خاریم
بیرون افتادن یکی از سینه های مینا نامدار
بیرون افتادن یکی از سینه های مینا نامداری
زدمة زدمة سامحيني ياما
زدمت ليا فنص الليل خابطة تمشي او تميل
رفتم که رفتم آرون افشار با گبنار
بیرون رفتن مرجان با زهرا
رفتم به جلالم امد کردم سفری الله
زدمو لحومتي مع لعشيا
زدمولي الخومتي معا لعشيه
زدمو لحومتي لعشيا
زدمةفيصل شولي زدمة
زدمتني ب افتار